خواب زمستانه صنعت ما را از واقعیت دور نکند پیوستن کشور ایران به سازمان جهانی تجارت طبق برنامه توسعه و اسناد استراتژیک یک گزینه ضروری است که هم اکنون ما از معدود کشورهای دنیا هستیم که در ابتدای مسیر الحاق به آن می باشیم. "در حال حاضر تعداد کشورهای مشابه ایران از انگشتان دو دست نیز تجاوز نمی کننددر حالی که بقیه کشورها از فرصت های مناسب و طلایی حداکثر استفاده را بردند و تعداد اعضاء به بیش از 150 کشور بالغ می شوند." باید در نظر داشت که به محض تقدیم رژیم تجاری کشور به این سازمان و تشکیل گروه کاری، مذاکرات رسمی با شرکای تجاری ایران برای تنظیم قراردادهای تجاری آغاز خواهد شد. 1- کارشناسان معتقدند که دوره مذاکرات با شرکای تجاری ایران حداقل به 7 سال، زمان نیاز دارد که باید با تدبیر و هوشمندی فراوان طی شود تا در تنظیم اسناد همکاری دو جانبه و عقد موافقت نامه های تجاری، منافع ملی حفظ شود و شکی نیست که با پایان این دوره و پیوستن رسمی ایران به سازمان جهانی تجارت، هرگونه موانع تعرفه ای و غیر تعرفه ای از مسیر بازرگانی خارجی کشور برداشته خواهد شد و اصطلاحاً دوره تجارت آزاد در عرصه اقتصاد بین الملل آغاز می شود. 2- تا فرصت باقیمانده به پایان الحاق رسمی ایران به سازمان تجارت جهانی، هرچندکه طولانی به نظر می رسد ولی چنانچه به خوش خیالی و یا بی خیالی صنایع داخلی همراه باشد و مبادرت به نوسازی بنیان های تولیدی در کشور نشود، قطعاً به شکست سنگین محصولات داخلی در تقابل با بازارهای جهانی منجر خواهد شد. 3- هم اینک گزارش رژیم تجاری کشور نیز که در برگیرنده ویژگی های خاص اقتصاد ایران و مقررات و قوانین بخش های صنعتی، خدماتی، کشاورزی و بانکی است، تهیه شده و آماده ارائه به سازمان جهانی تجارت (wto) است و به محض ارائه این گزارش اقتصادی، رئیس گروه کاری و اعضاء مذاکره کننده با ایران انتخاب می شوند که به احتمال قریب به یقین تعداد آنان کمتر از یکصد کشور نخواهد بود و هر یک از کشورهایی که پیش از ما این روند الحاق را پیموده اند، موافقت نامه های همکاری تجاری با شرکای بازرگانی خود را تنظیم کرده اند و یقیناً کشورهایی که قبلاً به عضویت این سازمان درآمده اند در جریان مذاکرات خود، نهایت تسهیلات را برای شرکای خود اعمال کرده اند و بعید است که در مذاکره با ایران جایی برای اعطاء تسهیلات مجدد باقی مانده باشد. بنابراین هرچه دیرتر روند مذاکرات ایران آغاز شود، امتیازات بیشتری را از دست می دهیم. 4- همه ساله با فرا رسیدن روزهای پایانی سال و شروع به کار کمیسیون های ماده یک قانون مقررات صادرات و واردات، نوع و شیوه حمایت از تولیدات صنایع گلخانه ای یا به عبارت روشن تر، طلب و درخواست حمایت از صنایع ناکارآمد افزایش می یابد، به گونه ای که همواره شاهد گله گزاری صاحبان و مدیران صنعت از تعرفه ارزان واردات کالای مشابه خارجی هستیم ولی غافل از آنکه در صورت پیوستن به سازمان تجارت جهانی، تشکیل چنین کمیسیون هایی بالطبع شیوه های حمایتی غیر قانونی خواهد بود. و این در حالی است که در صورت پیوستن به سازمان تجارت جهانی همه چیز بر مدار مسیر موافقت نامه های متقابل تجارت جهانی انجام می شود. 5- در نظام تجارت جهانی تنها دو اصل کیفیت و قیمت است که تعیین کننده بقاء و یا حدف یک محصول در بازار رقابتی است، لیکن در کشور ما بسیاری از صنایع داخلی تنها به حمایت شدید نظام تعرفه ای پایدار هستند و طبعاً با کاهش تعرفه ها، از قدرت سر پا ایستادن باز خواهند ماند، چه بهتر از اکنون که گرمای تابستان تعرفه ها در نظام بازرگانی خارجی را احساس می کنند باید به فکر زمستان بسیار سرد تجارت جهانی باشند که همواره از دو اصل کیفیت و رقابت تبعیت می کند. 6- آن بخشی از صنایع که تولیدات رقابتی و یا صادراتی را سرلوحه خود قرار داده اند و معضلات حضور و بقای خود را در اصل رقابت پذیری تجربه می کنند، بطور حتم پس از پیوستن به سازمان جهانی تجارت و برداشته شدن حمایت های تعرفه ای قدرت ایستادگی در کنار صنایع بین المللی را بیشتر از دیگران خواهند داشت و شاید به تهدید جدی برای کالاهای مشابه خارجی در بازارهای بین المللی تبدیل شوند. ولی صنایعی که حتی در شرایط کاملاً حمایتی و بعضاً انحصاری بازار مصرف توان رقابت با واردات خارجی را ندارند و دایم خواستار افزایش تعرفه واردات هستند با پایان یافتن این فرصت 7 ساله و برداشته شدن موانع تجارت جهانی هرگز قدرت ایستادگی نخواهند داشت و محکوم به فنا و نابودی هستند. 7- آیا بهتر نیست در زمان باقیمانده به جای فرصت سوزی و کوبیدن بر طبل شعارهای عامیانه یا پوپولیستی و داعیه دفاع از اشتغال نیروهای مولد از خواب زمستانه بیدار شویم و به سرمایه گذاری در نوسازی ماشین آلات و بهبود نظام های مدیریتی، ارتقاء سیستم های تولید و تکنولوژی و در نهایت افزایش کیفیت کالا و خدمات بپردازیم. 8-آیا بهتر نیست با دیدی کلان نگر و عاقبت اندیش به مسائل بنیادی بپردازیم و مباحثی همچون راهبردهای استراتژیک، مفاهمه و مشورت با فعالان و افراد برتر حوزه های دربرگیرنده و صنعت را سرمشق خود قرار دهیم؟ درگذشته این مفاهیم به لزوم تشکیل کمیته راهبردی منجر شده بود ولی این موضوع مدت ها است که مسکوت مانده است. زمانی که احساس نیاز برای تشکیل کمیته ای به وجود می آید، تا زمانی که این کمیته تشکیل نشود هرگز احساس نیازی که از ابتدا برای تشکیل آن وجود داشت از میان نخواهد رفت. با این نگاه که آسیب شناسی کلیه مسائل جاری در صنایع تولیدی کشور را مدنظر دارد، می توان به درستی به این نتیجه رسید که صنعت آسانسور کشور از قواعدی که برای کلیه صنایع تولیدی برشمردیم مستثنی نیست و الزامی محسوس در رعایت قواعدی که در صنایع دیگر وجود دارند، در صنعت آسانسور نیز به چشم می آید. آیا بهتر نیست که تمام مباحث نیمه کاره صنعت آسانسور را روزی به اتمام برسانیم؟ نقش حمایت های وزارت صنایع و بازرگانی در این خصوص چقدر می تواند تاثیرگذار باشد؟ واضح است که در صورت اتخاذ چنین سیاست هایی علاوه بر حفظ و توسعه ظرفیت اشتغال نیروهای صنعتی، امکان بهره وری بیشتر و بالندگی تولیدات داخلی نه تنها در بازار داخلی بلکه در بازارهای رقابتی خارجی نیز فراهم خواهد شد.
محمد تقوی
|