بازدید از نمایشگاههای مختلف صنعت آسانسور و به ویژه حضور در هفتمین
نمایشگاه
INELEX 2010
ازمیر ترکیه و نزدیک شدن به برگزاری دهمین نمایشگاه بینالمللی صنعت
ساختمان انگیزهای شد برای مقایسه وضعیت و جایگاه فعلی صنعت آسانسور و
پلهبرقی کشورمان نسبت به سایر کشورها که نزدیکترین آنها از نظر فرهنگ و
موقعیت جغرافیایی کشور همسایه ترکیه میباشد.
آشکارا میتوان دید که چگونه کشور دوست و همسایه ترکیه با فرهنگ سازی، کلان
نگری و مدیریت کارآمد در سطوح دولتمران توانسته شرایطی را مهیا کند که نه
تنها فقر و تنگدستی و مشکلات اقتصادی را در بدترین دوره اقتصادی چندین سال
اخیر پشت سر گذارد بلکه در رشد و شکوفایی صنعتی و اقتصادی حضوری چشمگیر و
قدرتمند داشته باشد.
همیشه در بازدید از نمایشگاه و کارخانجات تولیدی کشور ترکیه این سوال برای
من مطرح بوده است که چگونه کشور ترکیه با اختلافات فاحش که در زمینه سوخت و
انرژی (حداقل 5 تا 6 برابر گران تر از سوخت مصرفی در ایران)، نرخ حقوق و
دستمزد (حداقل 2 برابر بیشتر از ایران) و هزینههای بیشتر مواد اولیه
میتوانند کالا و محصولات خود را با کیفیت و قیمتی بهتر از تولیدات داخلی
به ایران (کشورهای حاشیه خلیج فارس، اروپا و آمریکا را بعلت دور افتادن از
موضوع اصلی فاکتور میگیرم) صادر کرده و همواره ایران را بعنوان یکی از
بازارهای مصرف و هدف در راس هرم صادرات خود قرار دهد. پاسخی که معمولاً از
صنعتگران و دست اندرکاران حوزه صادرات کشور ترکیه دریافت کردم این بود که
با تولید انبوه و حمایت دولت در بخش صادرات توانسته ایم حرفی برای گفتن
داشته باشیم و همین انگیزه برای ما کافی است تا بتوانیم محیط کار و فعالیت
خود را گسترش داده و شرایط رقابتی خوبی را مهیا کنیم.
آنقدر ساده و راحت این موارد بیان میشد که من نمیتوانستم مقایسهای بین
صنعت کشور خودمان با ترکیه پیدا کنم. در ظاهر همه چیز برای تولیدکننده
ایرانی مهیاست. سوخت و انرژی ارزان، نیروی کار ماهر و متخصص با دستمزد
مناسب، مواد اولیه، ماشین آلات و تجهیزات پیشرفته، مکان مناسب به ویژه در
شهرکهای صنعتی و ... ولی چه میشود که وقتی پای درددل تولیدکننده ایرانی
مینشینیم، آه و فقان سر داده و از زمین و زمان گلایه میکند. از مشکلات و
موانع دست و پاگیر اداری، قانون کار، دارایی، وزارت بازرگانی، سازمان بیمه
تامین اجتماعی، گمرک، عدم ثبات قوانین و مقررات اقتصادی، مالی و پولی، عدم
وجود زیرساختهای ارتباطات و سیستم مدرن بانکی مرتبط با سیستم مالی سایر
نقاط جهان، دخالت دولت در تعیین نرخ ارز و قیمتها به بهای ارزان نگه داشتن
واردات و فشار بر تولید داخلی و همه و همه کار را به آنجا میکشد که
میگویند صنعتگر ایرانی یا عاشق است یا دیوانه !
در نمایشگاههای تخصصی چه در اروپا و چه در همین کشور همسایه ترکیه، تقویم
نمایشگاهی برای حداقل یک دوره دو ساله پیش بینی شده و شما در هنگام بازدید
تاریخ و مکان برگزاری نمایشگاه دو سالانه بعد موضوع و اهداف برگزاری آن را
در اختیار دارید ولی نکته در خور تامل اینکه در کشور عزیزمان ایران، برای
نمایشگاه عظیم صنعت ساختمان که طی مدت 10 سال گذشته همه ساله برپا میشود
تا سه ماه قبل از برگزاری نمایشگاه زمان دقیق برگزاری و شرایط واگذاری
غرفهها مشخص نیست و زمانی هم که مشخص میشود، طی مدت کوتاهی غرفهها به
فروش رفته و چه بسیار متقاضیانی که از این دوی ماراتن عقب میمانند. آیا با
وجود چنین پتانسیلی وقت آن نرسیده که نمایشگاهها بصورت تخصصی تر برگزار
شده و صنعت آسانسور و پله برقی ایران خود دارای نمایشگاه جداگانهای باشد؟
در همین شماره مصاحبهای با آقای مهندس سیمی مدیر امور نمایشگاهی اتاق
تعاون انجام شده و ایشان اعلام داشته اند در دهمین نمایشگاه بین المللی
صنعت ساختمان تهران بیش از 1400 شرکت حضور دارند که از این تعداد بیش از 50
شرکت در زمینه آسانسور و پله برقی فعالیت داشته و این هم تنها مربوط به
شرکتهایی است که از قبل برنامه ریزی حضور در نمایشگاه را داشته و در همان
مدت زمان اندک قادر به ثبت نام بودند و اینها تماما در شرایطی است که
نمایشگاه صنعت ساختمان تهران سالیانه برگزار شده و معمولاً در بخش آسانسور
و پله برقی شرکتهای خارجی که دارای نمایندگی در ایران هستند، بصورت اندک و
محدود حضور مییابند، ولی قطعاً این امکان وجود دارد تا درصورت برگزاری
نمایشگاه تخصصی و اطلاع رسانی گسترده، شرکتهای خارجی بسیاری که آماده
سرمایه گذاری در بخش آسانسور و پله برقی در ایران هستند تمایل خود را برای
حضور در چنین نمایشگاهی اعلام کنند. به هر حال گفتنیها زیاد است و مجال کم
و اگر در این بین فکری برای حلقههای مفقوده نشود باز هم دچار همان
روزمرگیهای معمول شده و راه به جایی نمیبریم. امید که اینچنین نشود و با
استفاده از تجربیات آنهایی که این راه را با موفقیت طی کردند، این دوره
گذار را با سربلندی پشت سر بگذاریم. |