بزرگ تر شدن حباب قیمت به بهای بی اعتمادی ملت


محمد تقوی

بزرگ تر شدن  حباب  قیمت به  بهای   بی  اعتمادی  ملت

از آنجاییکه مجله دنیای آسانسوریک نشریه فنی و تخصصی است،همواره تلاش کرده ایم تا مطالب و مقالات ارائه شده مرتبط با موضوعات پیرامون صنعت باشد و چون صنعت آسانسور و پله برقی بخش کوچکی از صنایع داخلی کشور به شمار می آید و درشرایط فعلی حال عمومی همه صنایع بسیار ملتهب و ناخوشایند است و کار به جایی رسیده که رئیس

 

دولت دوازدهم برای پاسخگویی به سوالات نمایندگان ملت از جمله موضوع رکود اقتصادی در مجلس حاضر می شود،

 

برهمین اساس بهتر دیدم که موضوع سرمقاله این شماره را به این مهم اختصاص دهم.

 

در اواخر سال 1396 رئیس دولت در برنامه زنده تلویزیونی در خصوص بهبود رونق کسب وکار،آرامش بازار، تثبیت نرخ ارز و اینکه ذخایر ارزی کشور نسبت به دوره های گذشته از وضعیت بسیار خوبی برخوردار است با مردم صحبت کرد و مطابق وعده های دولت تدبیر و امید راجع به کنترل تورم،ایجاد اشتغال،حمایت از تولید داخل و بهبود شرایط صنعت با آرامش و گشاده رویی به ایراد سخنرانی پرداختند.

 

اما چه شد که به یکباره و با خروج آمریکا از پیمان برجام جزیره ثبات و آرامش با یک تندباد دچار تزلزل و ویرانی گردید.(آنهم در شرایطی که هنوز اصل تحریم های آمریکا آغاز نشده و فقط رئیس جمهور آمریکا پیام داده است که طی یک برنامه ریزی چند ماهه مجددا شرایط تحریم را به قبل از توافق برنامه جامع اقدام مشترک برمی گرداند.)

 

آیا این بدان معنی نیست که حباب واقعی، وعده های دروغین مسئولین به ملت بوده و ما از درون تهی هستیم.

 

آیا واقعیت این نیست که آنقدر به مردم دروغ گفته ایم که دیگر دروغ های خودمان را باور نداریم و به غلط تصور

 

می کنیم هر آنچه ما می گوییم درست است و هر نسخه ای که ما می پیچیم دوای درد مردم است.

 

آیا زمانیکه شعار حمایت از تولید و صنایع داخلی می دهیم،نمی دانیم تولیدکننده و صنعتگر ما زیر فشار سازمان امورمالیاتی، تامین اجتماعی و وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی له شده و دیگر قدرت نفس کشیدن ندارد.

 

آیا مسئولین نمی دانند که تولید داخل به تجهیزات و ماشین آلات مدرن، مواد اولیه، انرژی ارزان و نیروی کار مناسب و توانمند نیاز دارد تا بتواند سرپا بایستد و به فعالیت خود ادامه دهد.

 

و آیا نه اینست که ما همانند عالم بی عمل هستیم.

 

اینکه در اتفاقی نادر و کم نظیردولت آمریکا هم زمان معاهدات و توافق های خود را با بسیاری از کشورها از جمله روسیه، چین و ترکیه بر هم می زند، خود جای شگفتی و تفکر دارد ولی نکته مهمتر نتیجه به دست آمده از این اتفاق است و اینکه سایر دولت ها و مردم آنها چه عکس العملی از خود نشان دادند. که اگر واقع بین باشیم زنگ خطری برای ما خواهد بود، به شرط آنکه گوش شنوا هم داشته باشیم.

 

 زیرا همانطور که شاهد بودیم به محض کج خلقی آمریکا، مردم ترکیه برای کمک به دولت و بهبود وضعیت اقتصادی به میدان آمده و طلا و پول های خارجی خود را در بازار عرضه نموده و تلاش کردند تا جلوی سقوط پول ملی خود را بگیرند،

 

ولی چه شده است که در این سوی مرز نتیجه برعکس می شود.

 

ملتی که به واسطه شجاعت، شهامت، غیرت، ایثارو از خودگذشتگی زبان زد جهانیان بود، امروز دچار تردید و

 

 بی اعتمادی شده تا جاییکه رئیس دولت در پاسخ به نمایندگان مجلس وقتی از تردید مردم به آینده ایران و نظام سخن گفت، اصرار داشت مسائلی که در کشور وجود دارند تبدیل به آسیب شده و تا رسیدن به بحران 2 گام بیشتر باقی نمانده است.(به زعم رئیس جمهور موضوعات ابتدا به مسئله و بعد به آسیب و در مراحل بعد به تهدید و بحران تبدیل می شوند.)

 

اینکه رئیس دولت کاستی ها، کمبودها، مشکلات و مطالبات به حق مردم را با گفتن این جمله که فقط مسائلی در کشور وجود دارد سر بسته نگه دارد، نمی تواند توقع حمایت آحاد جامعه ای را که با رای آنها انتخاب شده است به دنبال داشته باشد و تا وقتی که با مصلحت اندیشی از تبیین علل اصلی مشکلات کشوربا مردم صحبت نکند نمی بایست مشارکت ملت را برای حل معضلات و خنثی کردن کارشکنی ها بر علیه دولت مطالبه نماید که در صورت ادامه این روند، منتج به ناکارآمدی رئیس دولت می شود واز آنجاییکه اصل تحریم های پولی و بانکی و ممانعت از فروش نفت ایران طی چند ماه آینده عملی

 

می گردد تا قبل از آن نیازمند ارائه راه حل و راهکارهای مناسبی خواهیم بود تا از بروز بحران جلوگیری کنیم، در غیر اینصورت بیکاری،فقر و فساد به اوج خود رسیده و با شرایطی که تا به امروز شاهد آن بودیم، نه مدیریت بحران داریم و نه راه نجات. لذا به نظر می رسد رئیس دولت به همراه سایر دولتمردان باید هر چه سریعتر دست به کار شوند و اجازه ندهند شرایط بد فعلی بدتر از این شود، چون تا به اینجا هم از طلا گشتن پشیمان گشته ایم.

 

و سخن آخر با صاحبان آگهی و مخاطبین گرامی:

 

سال هاست که در کنار شما هستیم و همواره تلاش کردیم که با حمایت و همکاری شما امانتدار صادقی برای صنعت آسانسور و پله برقی کشور باشیم و به منظور قدرشناسی، تمام توان و امکانات خود را به کار گرفته ایم تا قیمت فروش و چاپ اگهی در مجله را به میزان بهای تمام شده ثابت نگه داریم و طی این سال ها کمترین تغییر و افزایش نرخ را داشته باشیم،

 

 ولی متاسفانه در شرایط فعلی که قیمت کاغذ گلاسه خارجی نزدیک به سه برابرافزایش قیمت نسبت به سال گذشته در همین موقع را داشته و سایر هزینه های لیتوگرافی و چاپ به میزان دو برابر افزایش قیمت داشته اند، دیگر نمی توانیم با همان نرخ و شرایط قبلی به حیات خود ادامه دهیم، لذا تقاضا داریم ضمن افزایش تعداد صفحات آگهی با 35% افزایش نرخ چاپ اگهی نسبت به قیمت های قبلی ما را یاری فرمایید تا بلکه با کمک و مساعدت شما بتوانیم شرایط پیش آمده را کنترل کرده و اجازه ندهیم تنها نشریه ای که سال های متمادی وظیفه اطلاع رسانی و ثبت و ضبط اتفاقات و وقایع تاریخی صنعت را بر عهده داشته و یادآور خاطرات تلخ و شیرین برای همه ما بوده است به تاریخ سپرده و تبدیل به خاطره شود.