|
|
|
|
نباشد خرد جان نباشد رواست خرد جان پاک است و ایزد گواست روز 25 اردیبهشت امسال ، هزارمین زادروز زبان گوی ایران زمین ، فردوسی نامدار است . تمام اشعار شاهنامه بی بدیل فردوسی پر است از ستایش آزادگی و قهرمانی ، پویایی و خرد. ده قرن از میلاد این فرزانه گذشته است ولی اشعار او در ستایش میهن ، آب و خاک ، دلاوری ، هوش و خرد انسانهای سرزمین پهناورش ، این روزها نیز تازه و ورد زبان همه ایرانیان است . در سربالایی سخت نخستین سالهای قرن 21 هستیم . قرنی که بلاشک جهان را به دو بلوک "خردمندان " و " بی خردان " تقسیم خواهد کرد و هیچ گذشت و بخششی هم در کار نیست . گسترش هوش مصنوعی و در نتیجه سپردن بسیاری از حرفه ها و کارهای بدنی و فکری نوع بشر به ماشین های دارای مغز الکترونیکی ، در آینده نزدیک، خیل عظیمی از انسان ها و سپس ملت های " بی مصرف" خواهد ساخت . توانایی بینظیر ماشین ها در انجام خستگی ناپذیر و عاری از اشتباه کارهای تکرارشدنی و توانایی شگفت آور آنها در "یادگیری خودکار" برخی از پیچیده ترین کارهای عهده انسان ، دنیایی عجیب و شگفت انگیز خواهد ساخت. رویای انسان ها برای آمد و شد بین سیاره های منظومه و گردش در فضا، به آسانی هوانوردی امروز خواهد بود و سرعت تغییرات به اندازه ای بالا خواهد بود که بی اختیار انسان را یاد فیلمهای علمی و تخیلی استودیوهای هالیوود می اندازد . در زمانه ای که پیشرفت ملت ها چنین شتاب سرگیجه آوری دارد و درد عقب ماندگی بزرگترین ترس و اضطراب امروزه ملتها و دولت هاست، چقدر دردناک است که کشورمان و در صنعت آسانسور که هزاران فرد خبره باتجربه گرانبها و اشخاص تحصیلکرده در شاخه های گوناگون از مهندسی و تولید تا بازرسی و کنترل کیفیت در آن مشغول بکار هستند، شاهد مشکلاتی باشیم که تا این اندازه آزاردهنده و مانع ساز بوده و امیدی هم به اصلاح و بهبود آن نباشد. هنگامی که سخن از مشکلات در می گیرد، آنچه فراوان و پایان ناپذیر است ،فهرست بالابلندی است که تکرار آنها در این نوشته ، فقط سبب خستگی و ناامیدی بیشتر خواننده خواهد بود ولی از میان تمامی آنها در زمینه های کسب و کار، چرا این بخش استاندارد و بازرسی همواره مرکز توجه است، به این دلیل است که با توجه به بنیه تخصصی و دانش و خبرگان این بخش ، انتظارات طبعا بیشترو بالاتر است . در دنیای امروز که قدرت، پیشرفت ، آسایش و ثروت ملتها به گسترش دانش و فناوری گره خورده ، به پیشرفته ترین جامعه های صنعتی که بنگریم، خواهیم دید که آنها دارای به روزترین و دقیق ترین میزانها و روشهای سنجش هستند . در این جوامع، دانش محض و دانش عملی یا همان مهندسی، سیر طبیعی رشد خود را طی صدها سال سپری کرده است . دانش را نمی توان در چارچوب قرارداده و برای آن قانون، حد و مرز تعریف کرد ولی از آن نقطه ای که دانش وارد حیطه مهندسی و ساخت ( بخش عملی و اجرایی ) شده و افراد جامعه را درگیر ساخته های مهندسی ( ماشین ها ، ابزار ، ساختمانها ، سازه ها و لوازم روزمره زندگی) می کند ، دولت ها و تشکل های ملی وارد میدان شده تا این سازه ها ، نه تنها در خدمت ایمنی ، آسایش و آرامش مصرف کنندگان این کالاها باشد ، بلکه بسترساز گسترش و پیشرفت دانش و مهندسی و فناوری آن جامعه باشند . قانون ها و مقررات که به آنها Directive گفته میشود و همواره توسط دانشمندان ، خبره گان و مهندسان صنعت و در همراهی با حقوقدانان کشورها پایه ریزی می شوند ، نقشه راه و راهنمای صنعت هستند و نکات اساسی و کلی را هدف می گیرند. استانداردها محصول و نتیجه طبیعی قانونها یا دایرکتیوها هستند که آن قوانین را وارد جامعه می کنند. قانون و مقرات صنعتی مشترکا توسط حقوق دانان و جامعه شناسان و خبرگان و مهندسان نگاشته شده و به با تصویب در نهادهای رسمی دولت ها ، به شکل قانون لازم الاجرا در آمده و برای اجرا به سازمان استاندارد کشور مربوطه ارسال می شوند . حال باید روش های عملی اجرای دایرکتیو تهیه شوند .استانداردها " که همان روش های یکسان سازی شده انجام کار " است ، توسط صنعتگران ، سازندگان ، طراحان و مهندسان تهیه شده و با تصویب در سازمان استاندارد بصورت قانون اجرایی به شرکت های بازرسی ، آزمایشگاه ها ، تشکل های صنف و صنعت ، سازندگان و مجریان ابلاغ می شوند . استانداردها در واقع یک روش ( و معمولا جامع ترین و بهترین روش ) رسیدن به اهداف قوانین یا دایرکتیوها هستند و نگارندگان استانداردها بسیار مراقب هستند تا روح قوانین مادر حفظ شود ، یعنی این روش ( استاندارد ) پیشنهادی و قانونی ، ضمن حفظ ایمنی و سلامت جامعه ، نه تنها مانع از نوآوری و تعالی آینده در آن شاخه نشوند ، بلکه بتواند کمکی به پیشرفت صنعت باشد . می بینیم پیشرفته ترین جوامع آنهایی هستند که دارای بهترین دایرکتیوها و استانداردها هستند( مانند امریکا و آلمان ) و نهادهای بازرسی آنها مانند TUV سرآمد و مرجع صنعت در سطح جهان قرار می گیرند. استانداردها وحی منزل آسمانی نیستند، یکی و شاید بهترین راه پیشنهادی رسیدن به اهداف قانونها ( دایرکتیوها) هستند ولی تنها راه نیستند و هر شخص نوآوری ، میتواند روش و راه تاییده شده دیگری نیز پیشه کند، کافی است که روش پیشنهادی او به تایید سازمان استاندارد ، آن روش در راستای قانون باشد و پذیرفته شده و گاهی جایگزین روش معادل انجام آن کار در استاندارد ملی هم می شود . نویسندگان و تهیه کنندگان اصلی استانداردها بخوبی آگاه بودند که رویه های پیشنهادی آنها در هر استاندارد ، با توجه به سطح فناوری ، دانش مهندسی و روشهای موجود روز تهیه می شود و هر آن ممکن است ذهن خلاق و باهوشی ، برای انجام هر بخشی از کار ، روش و فن نویی تدارک ببیند، پس با آگاهی از این نکته اساسی که استانداردهای آنها نباید جلوی نوآوری و پیشرفت را بگیرد ، تاکید کردند اگر فردی با نظرداشت روح قانون و استاندارد ، روش نویی ابداع کرده و بتواند ثابت کند که روش و فناوری پیشنهادی شکننده " روح قانون " نیست و از راه دیگری به همان نقطه مورد نظر استاندارد می رسد ، استاندارد نباید و نمی تواند مانع از کاربرد آن فن و روش باشد ، کافی است خبرگان هر رشته توسط مرجع بازرسی (Notified Body ) این اصل را تایید کنند . و بدین گونه ، زمانی که شرکت Kone سیستم انقلابی MRL را عرضه کرد ، بر خلاف بسیاری از رقبا که با تبسم خشکی بر این باور بودند که مقررات اجازه نخواهد داد موتورخانه آسانسور را حذف کنند و خطرات کارکردن در چاه آسانسور برای تکنیسن ها و موانع نجات اضطراری مسافران در سیستم نو کانه را گوشزد می کردند ، مهندسان کانه توانستند کارشناسان بازرسی TUV و سازمان عریض و طویل استاندارد اتحادیه اروپا را قانع کنند که محصول جدید آنها که در موارد بسیاری 100% برخلاف استاندارد جاری اتحادیه بود ، کاملا ایمن است ، به کابوس رقبای جهانی خود بدل شدند . در ویرایشهای بعدی ، مفهوم MRL وارد استاندارد اتحادیه EN نیز شد و امروز برای موضوعی بسیار عادی به شمار می آید . مثال OTIS و سیستم استفاده از تسمه به جای سیم بکسل یا طناب فولادی در آسانسورهای GEN2 نیز همان است و دهها نمونه دیگر را می توان بر شمرد . این نوآوریها فقط در انحصار شرکتهای بزرگ نیستند که در اینجا از آنها نام برده شد( به دلیل معروفیت همگانی ) و صدها نوآوری بزرگ و کوچک توسط اشخاص فنی ، شرکت های کوچک ، سازندگان و مهندسان و حتی کارشناسان بازرسی ارائه و گواهی کاربرد ایمن را دریافت کرده اند ولی امکان استفاده از آنها در ایران امکان پذیر نیست به دلایلی که در ادامه اشاره خواهم کرد . روح اصلی این تفکر ، " توانایی فنی ، اعتماد به نفس و اراده اصلاح " نزد دست اندرکاران و قانونگذاران این کشورها بوده و هست . در کشورما ، صنعت آسانسور وارداتی بود،ما دارای هنرستانها، دانشکده ها ، کارگاه و کارخانه های ساخت آسانسور و لوازم آن نبودیم و اگر هم از گذشته چیزی باقی بود، در دهه هفتاد شمسی که این کالا در شکل گسترده وارد زندگی مردم شد، چیز قابل توجهی نداشتیم وبخش عمده تجهیزات و لوازم و قطعات از خارج وارد می شد. بدیهی است استانداردها هم به همان صورت وارد شدند بدون اینکه در وهله نخست ، قانونها و دایرکتیوها نگاشته و اندکی بومی سازی شوند یکراست به سوی استانداردها و مرجع آن ( En81) رفتیم و با تلاش و کار زیاد تعدادی از برگزیدگان صنعت و با راهکار ساده برگردان به فارسی ( ترجمه ) ویرایش نخست تهیه و پس از آن نیز ویرایشهای نو جایگزین شده اند . متاسفانه ، در برخی موارد هم اشتباه در ترجمه یا شاید اشکال در تبیین ، باعث به وجود آمدن مشکلات بسیار جدی برای فعالین شده است . این کجروی ها ، امروزه به مرز خطرناکی رسیده است . مدیری داشتیم که شعارش این بود : اگر سطح اشتباهات امروزتان از سطح اشتباهات دیروزی بالاتر بود، یعنی پیشرفت داشته اید ! . متاسفانه ما درگیر مسایل پیش و پا افتاده و گاه مضحکی هستیم که فقط و فقط به دلیل همان دید سطحی و عدم تمایل و جرات به اصلاح اشتباهات و نقایص مان است . نتیجه این میشود که هفته ها درگیر مشکل مضحکی به نام " بازرسی آسانسورهای ساخت اروپا بر اساس ویرایش EN20/50 بر اساس ویرایش سال 1381 ( تقریبا معادل EN ویرایش 1998 ) به دلیل تاریخ جواز ساختمان (!!) شده و طبیعی است آسانسورهایی که بر اساس استاندارد روز EN81-20 /50 ساخته شده اند ، از نظر محاسبات پاسخگو نبوده و در آزمون " مردود " می شوند !! . یعنی اینکه ، مرسوم است بعلت قدیمی بودن تاریخ ساخت یک ساختمان و لذا قدیمی بودن طراحی و ساخت آسانسور آن ساختمان ، بازرسی بر اساس ویرایش قدیمی تر صورت گیرد( که البته ناخواسته ریسک ایمنی را افزایش میدهد ) ولی عکس این موضوع بسیار عجیب و از نظر همه دست اندرکاران مضحک است . مانند این است که امروز خودرو مثلا بنز 2020 وارداتی را به دلیل اینکه تاریخ ثبت سفارش واردات آن برای 5 سال پیش بوده ، با استاندارد کنترلی 20 سال پیش بازرسی کرده و به دلیل داشتن ترمز ABS بجای ترمز دیسکی و انژکتور به جای کاربراتور، برای این خودرو برگه معاینه فنی صادر نکنند و برای حل این معضل بزرگ، نیاز به انجام کاغذبازیهای فراوان،برگزاری کمیته و شورا فنی و ... باشد . عجب مشکل بزرگی ... . قطعه تولیدی سازنده دیگری، به دلیل نبود امکانات آزمایشگاهی مربوطه در سازمان ملی استاندارد، در بازرسی مردود می شود. ایشان محصول خودشان را در خط تولید بر اساس الزامات و طبق روش پیشنهاد شده پیوست ها، آزمایش کرده و پاسخ می گیرد و تست ریپورت تهیه می کند ولی اینهمه تلاش و دقت فنی مورد قبول سازمان استاندارد نیست . سازمان به دلیل " عدم الویت " حاضر به فراهم کردن امکانات بسیار ساده آزمایش نشد . سازنده حتی پیشنهاد همکاری و در اختیار قرار دادن تجهیزات آزمایش می دهد ولی پاسخی دریافت نمی شود و در نتیجه ، تنها راه باقیمانده، تعطیلی خط تولید و واردات از چین و ترکیه است . در بازرسی های میدانی ، افراط و تفریط بسیاری وجود دارد .هر چند بخش کوچکی از کل جامعه بازرسی باشند، ولی هستند افرادی که تفسیر ها و برداشت های من درآوردی خود را به عنوان بند استاندارد تحمیل می کنند و یا برخی دیگر به قدری در میلیمترها و سانتیمترهای اندازه ها افراط میکنند که اصل موضوع فراموش شده و " قالب" جایگزین " محتوا" می گردد . نقشه ها، محاسبات و برگه هایی که بایستی پیش از ساخت و نصب آسانسور بررسی و کنترل شده و اجازه تولید و نصب در ابتدای کار داده شوند، پس از اتمام همه کارها و بازرسی میدانی ، بصورت Copy&Paste به شرکت بازرسی داده میشوند. متاسفانه، به مانند تزهای دروغین دانشگاهی که در میدان انقلاب خرید و فروش میشوند، نقشه و محاسبات نیز با انگیزه مالی توسط اشخاص ثالث تهیه و به شرکت ها فروخته می شوند . قصد بی احترامی به فداکاریها ، تلاشها و عشق پایان ناپذیر صنعتگران، مهندسان ومتخصصان ارزشمند صنعت مان را که عمر با ارزش خود را صرف بررسی ، پژهش ، گردآوری دانش و ترجمه استانداردها کرده و پایه گذار تحول لازم و مهمی در ایمنی صنعت آسانسور ( به گواه آمار مستند) شده و حافظ ایمنی و سلامت میلیونها کاربر آسانسورهای کشورمان هستند ندارم . اشتباه فقط زمانی رخ نمی دهد که کاری انجام نشود . اشتباه روی زیبای دیگر کار و تلاش است ولی جای تاسف است که چرا خرد جمعی برای " اصلاح فوری اشتباهات " و " اجرای بهبود و بهینه سازی پایدار" در بنیه صنعت ما ، در قوانین و مقررات ما وجود ندارد ؟ چرا همگی نظاره گر تکرار مکرر اینگونه اشتباهات هستیم که در بسیاری موارد باعث خنده تلخ شنونده نیز می شود و چرا کاری انجام نمی شود ؟ عشق و انگیزه ها از بین رفته اند؟ دیگر کسی سودای جنگ و درگیری برای درست کردن اشتباهات را ندارد ؟ این همه بی تفاوتی چرا ؟ بنظر میرسد شکل و قالب کاملا جایگزین روح و جان شده است . یعنی هدفها فراموش شده و معلول ( استاندارد) جایگزین علت ( قوانین پایه ) شده اند . ماجرای این روزهای استاندارد و اجرای آن ، انسان را به یاد داستان معروف بینوایان ویکتور هوگو می اندازد که کارآگاه متعصب و قانون پرست به دلیل اصرار کورکورانه برای اجرای مقررات رنگ باخته ای که خود نیز باورش را به آن از دست داده ، زندگی خود و قهرمان داستان را تباه میکند . بسیاری از دوستان و همکاران دست اندرکار که دانش و اندوخته بسیار خوبی در حوزه های استاندارد و بازرسی دارند نیز باور خود به اصلاح را از دست داده اند و این موارد دست و پا گیر و گاه مضحک فقط باعث خنده تلخ آنهان میشود در حالیکه اصلاح این ایرادات واقعا ساده و نیازمند همکاری همه جانبه مدیران و مجریان قانون در سازمان ملی استاندارد و خبرگان صنعت دارد . اصلاح این اشتباهات بسیار ساده و در عین حال حیاتی است . در برهمه ای هستیم که کشور در معرض تحریم و دشمنی و یا بی اعتنایی جهان است و ما متاسفانه به این خودتحریمی و آزار و اذیت یکدیگر دامن میزنیم . کافی است با توجه به روح قانون ( ایمنی و کیفیت ) ، برخی مقررات اصلاح شوند . انعطاف وارد کارش شده و مانع تغییرات و ابتکارات و نوآوری نشویم . مانع ورود فناوریهای جدیدی مانند تسمه و بکسل نمره 6 که اسباب صرفه جوییهای عظیم در مصرف انرژی و فضای ساختمان می شوند نباشیم ، در حیطه ساخت و مهندسی ، بازرسی و تست و آزمون ، اعتماد به نفس داشته و به نیروهای خودمان باور و اتکا داشته باشیم . ضمن پیشگیری از هرج و مرج و بی قانونی ، به صنعتگران و سازندگان نسل جدید و باهوش مان که در کار ساخت موتور و ریل و ... هستند، یاری برسانیم، ... . اینها شاید رویاهای یک فعال قدیمی صنعت برداشت شوند ولی تشکیل یک کارگروه ، دسته بندی اشکالات و ارائه راهکار و چاره برای چند خط مقررات به گمان بنده بی تجربه در این امور ، کار دشواری نیست ، اگر هنوز گوش شنوایی باشد .
|
|
|
|
|
|